تجهيزات پزشكي تجهيزات پزشكي .

تجهيزات پزشكي

دستگاه الكتروكوتر(ECU)

ابزار جراحي الكتريكي جهت ايجاد برش وجلوگيري از خونريزي در اتاق عمل كاربرد وسيعي دارد به نحويكه در خونريزيها براي ايجاد لخته ،بريدن و شكافتن بافتها و نابود نمودن بافتبه روش سوزاندن كار مي رود.اين كار توسط اعمال جرقه هاي الكتريكي ميان پروب و بافت كه موجب تمركز گرما وحرارت در محل مورد نظر ونابودي بافت مي شود،انجام مي گيرد. مزاياي استفاده از چاقوي برش الكتريكي نسبت به يك چاقوي برش مكانيكي ،يكي امكان انعقاد هم زمان با برش و ديگري جلوگيري از پراكنده شدن سلولهاي بيمار به بافتهاي اطراف است كه مزيت بزرگي به شمار مي ايد. اين وسيله در ابتدا فقط براي عمل انعقاد بافت جهت جلوگيري از خونريزي مورد استفاده قرار مي گرفت،ولي در حال حاضر جهت برش بافت يا برش و انعقاد هم زمان مورد استفاده قرار مي گيرد. در برش الكتريكي ، جرياني از بدن بيمار عبور نمي كند، بلكه نوك پروب از طريق عبور يك جريان الكتريكي از سيم با مقاومت بالا گرم مي شود سپس گرماي انتقال يافته از نوك پروب به بافت ،باعث برش يا انعقاد ان مي شود كه به شكل پروب مورد استفاده بستگي دارد. الكتروكوتر يا يا برش دهنده الكتريكي از يك پروب يا تيغه الكتريكي جهت برش بافت و انعقاد ان براي كنترل خونريزي بطور همزمان استفاده مي كند. بيشترين كاربرد ان در كنترل و جلوگيري از خونريزي حين اعمال جراحي چشم،صورت،جراحي پلاستيكو ترميمي است. جلوگيري از خونريزي حين عمل جراحي علاوه بر انكه براي بيمار امري ضروري وحياتي است،به جراح امكان مي دهدتا ساختارهاي بافت تحت عمل را براحتي مشاهده نمايد. الكتروكوترهاي خاص در جراحي هاي پوست و زنان مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين واحدها ،از گرما براي برش بافت استفاده مي شود. هنگاميكه گرما از طريق پروب گرمايي جهت برش يا انعقاد به بافت اعمال مي شود،چندين تغيير ممكن است اتفاق بيافتد كه

شامل:

1:از هم پاشيدن سلولهاو ازاد شدن محتواي داخل انها

2:بخار شدن اب داخل بافت كه منجر به جمع شدن بافت مي شود

3:پروتيين سلولهاي خون و بافت تغيير شكل داده و به شكل لخته در مي ايد

نوك پروب مورد استفاده از طريق عبور جريان از سيم با مقاومت بالا گرم مي شود و اين گرما مستقيما به بافت اعمال مي گردد. 4 نوع پروب الكتروكوتر با پوشش فلزي براي انعقاد و انواع ديگر براي برش و انعقاد همزمان مورد استفاده قرار مي گيرد. در حين برش الكتريكي ، ميزان جريان عبوري از المنت ، گرماي توليد شده در پروب را تغيير مي دهد. منبع تغذيه الكتريكي كه از ولتاژ معمولي تغذيه مي كند، ميزان جريان عبوري از المنت را تنظيم مي كند كه از طريق كنترل هاي قرار گرفته بر روي دستگاه صورت مي گيرد. در برخي دستگاهها،المنت حساس به دما مثل ترموكوپل ،با پروب ادغام شده و درجه حرارت را مانيتور مي كند. همچنين برخي پروبهاي برش الكتريكي داراي يك منبع نور با شدت متغير براي روشن كردن ناحيه مورد جراحي است. استفاده از گاز ارگون جهت افزايش كارايي انعقادي اين واحدها ،جلوگيري از خونريزي سريع و موثر بافت در ارگان هايي با عروق خوني فراوان را امكان پذير مي سازد كه به كوترهاي ارگوني موسومند. براي انعقاد خون و خشكاندن بافت از پالس هاي سينوسي ميرا شونده استفاده مي شود.امواج سينوسي RF داراي فركانس طبيعي 250 تا200 KHZ است و معمولا 120 پالس در ثانيه اعمال مي شود. ولتاژ مدار باز در حدود 200تا 300 ولت و توان بر روي بار 500 اهمي در حدود 80 تا 200 وات است. مقدار ولتاژ و توان بستگي به كاربردهاي ويژه ويژه دستگاه جراحي الكتريكي دارد. عمل برش با منبع RF موج پيوسته انجام مي گيرد.

اغلب دستگاهها در حين كار به دليل اثر بارگذاري و كشيده شدن جريان قادر به توليد منبع پيوسته نبوده نياز به مدولاسيون دامنه است. الكترودهاي بكار رفته در سايز ها و شكلهاي مختلف موجود است . الكترود فعال شبيه چاقوي جراحي است،با يك دسته ايزوله كه توسط جراح گرفته مي شود. سوئيچ دستي كه بر روي دسته الكترود قرار دارد اعمال جريان به پروب را امكانپذير مي سازد. در حاليكه هدف پروب فعال ، اعمال انرژي به بافت از طريق نوك پروب است كه به اعمال برش ، انعقاد يا هر دوي انها منجر مي شود. الكترود خنثي dispersive electrode))داراي عملكرد متفاوتي است. نقش اين الكترود در حقيقت تكميل مدار اعمال F R به بيمار است،بدون انكه چگالي جريان بالايي براي اسيب رساندن به بافت را داشته باشد كه در ساده ترين حالت از يك پليت بزرگ كه زير بدن بيمار قرار مي گيرد،تشكيل مي شود. در بيشتر اعمال جراحي از يك الكترود خنثي 27 سانتيمتر مربع كه بر روي ران قرار مي گيرد استفاده مي شود. اساس كار دستگاه اينگونه است كه جريان الكتريكي از طريق كابلهاي مربوط و الكترود فعال به بدن بيمار اعمال مي شود سپس جريان الكتريكي از طريق الكترود برگشتي Dispersive Electrode يا Return Electrode كه در زير بيمار قرار داردو كابل مربوطه ، به دستگاه بر مي گردد. اثر گرمايي دستگاه كه به تخريب بافت منجر مي شود ، به وسيله مقاومت الكتريكي بافت به جريان با فركانس و چگالي بالا ايجاد مي گرددو دانسيته عبور جريان باعث برش بافت مي گردد.جهت جلوگيري از سوختن بافت ، الكترود برگشتي بايستي داراي سطح تماس بزرگ با بدن بيمار بوده تا مسير خروجي با مقاومت كم و چگالي جريان پائيني را ايجاد مي كند.

 

لوازم جانبي دستگاه و روش تميز كردن آنها :

 

1:قلم تك قطبي

2:الكترودهاي قلم تك قطبي براي برش و انعقاد

3:صفحه بيمار با كابل اتصال به دستگاه

4:پدال پايي

5:پنست دو قطبي و كابل اتصال ان به دستگاه

 

قلم تك قطبي :

دستگاه با انواع مختلفي از قلمهاي تك قطبي استاندارد ، سازگار است و الكترودهاي متنوعي كه به عنوان الكترود فعال در جراحي تك قطبي استفاده مي شوند، نصب مي شو ند. نصب و تعويض اين الكترودها به اساني صورت مي پذيرد و جراح مي تواند با چرخاندن هر الكترود ،جهت مناسب ومورد نظر خود را انتخاب نمايد.روي قلم دو دكمه فشاري وجود دارد كه جراح با فشار دكمه زرد رنگ ، كه به سر قلم نزديكتر است، حالتcutting و با فشار دكمه ابي رنگ ، حالت coagulation را انتخاب مي نمايد. براي تميز كردن قلم تك قطبي ، نبايد از وانهاي شستشوي اولتراسونيك استفاده شود. همچنين ، براي تميز كردن ان نبايد از دستگاههاي هواي داغ استفاده شود. پس از هر بار استفاده از قلم تك قطبي ، با استفاده از الكل يا مواد ضد عفوني كننده ،سطح قلم و كابل را كاملا تمييز كنيد . همچنين مي توانيد كابل و قلم را در محلولهاي ضد عفوني با توجه به دستورالعمل استفاده از مواد ضد عفوني كننده ،كاملا غوطه ور كنيد. البته اينكار ممكن است از عمر مفيد قلم، به خاطر اكسيد شدن اتصالات و فيشها بكاهد. پس از اينكار ، قلم و كابل را كاملا با اب استريليزه شده شستشو دهيد. سپس در صورت نياز ، با استفاده از دستگاه اتوكلاو ، تا دماي حداكثر 134 درجه سانتيگراد ، كابل و قلم تك قطبي را استريليزه كنيد . هيچگاه كابل را به دور قلم تك قطبي نپيچيد، زيرا اينكار باعث تغيير شكل كابل در دراز مدت مي شود.

 

 

الكترودهاي قلم تك قطبي :

 

انواع گوناگوني از الكترودهاي فعال با شكلها و ابعاد متنوع وجود دارد، كه جراح مي تواند با انتخاب مناسب ترين نوع انها ، عمل جراحي را انجام دهد. الكترودها بايد از جنس مرغوب با صافي سطح بالا تهييه شده است كه حتي الامكان از چسبيدن بافت به الكترود جلوگيري مي كند. براي تميز كردن ، ابتدا بايد بافتهاي باقيمانده روي الكترود با برسهاي زبر كه از جنس مس يا فولاد مي باشد، براي تميز كردن اين الكترودها نبايد از ابزار تيز مثل ، چاقو يا قيچي استفاده شودزيرا خراب شدن سطح اين الكترودها باعث چسبيدن بافت ها به الكترود در هنگام استفاده هاي بعدي مي شود. براي تميز كردن الكترودها مي توان از وان شستشوي اولتراسوند استفاده كرد و براي استريليزه كردن نيز ، مي توان از هواي داغ تا 180 درجه سانتيگراد استفاده نمود.

 

صفحه بيمار :

 

انتخاب جنس و ابعاد صفحه بيمار، بستگي به توان خروجي مورد استفاده دارد. به منظور ايمني بيمار ، لازم است با توجه به حداكثر توان خروجي مورد استفاده روي هر بيمار ، حداقل سطح تماس لازم براي صفحه بيمار ، رعايت شود. صفحه بيمار از جنس سيليكون هادي مي باشد . نرمي و انعطاف پذيري اين صفحه ، باعث سهولت استفاده و امكان بكارگيري ان در نواحي مختلف بدن بيمار مي باشد .همچنين امكان اتصال با ECG و يا اندوسكوپي به كانكتور اين صفحه فراهم است. صفحه بيمار ، با يك كابل با طول 3 متر به دستگاه متصل مي شود. براي تميز كردن و ضد عفوني كردن صفحه بيمار ، دقيقا مشابه قلم تك قطبي عمل كنيد.

 

پدال پايي :

 

براي فعال كردن ژنراتورها Monopolar , Bipolar مي توان از پدال پايي دوتايي استفاده كرد . در حالت Monopolar با فشار پدال زرد رنگ ، وضعيت Cutting انتخاب مي شود و با فشار پدال ابي رنگ ، وضعيت Coagulation انتخاب مي شود . ضمنا ، اگر به صورت همزمان ، دو پدال فشار داده شود ، هيچ كدام از ژنراتورهاي تك قطبي فعال نمي شوند . در حالت Bipolar هر كدام از پدال هاي زرد يا ابي به تنهايي و يا با هم فشار داده شوند، خروجي دو قطبي فعال مي شود .ساختار اين پدال در مقابل ريزش اب و نفوذ مايعات محافظت شده است و نيز ضد اشتعال است . ضد اشتعال بودن پدال ، بدين معناست كه از اين پدال مي توان حتي در نواحي كه احتمال نشت مواد بيهوشي يا ضد عفوني كننده قابل اشتعال وجود دارد، استفاده كرد . ضمنا ، براي ضد عفوني كردن يا تميز كردن سطح پدال ، از هر ماده ضدعفوني كننده حتي اگر قابل اشتعال باشد ، مي توان استفاده كرد . براي حمل ونقل پدال از كابل استفاده نشود و حتي الامكان از اعمال فشار به محل اتصال كابل به پدال اجتناب شود. ضمنا ، از پيچيدن كابل به دور پدال به صورت محكم و با فشار ، خودداري شود. در صورتي كه از پدال هاي ديگري كه از پدال هاي ديگري كه ضد اشتعال نيستند ، استفاده شود ، بايد توجه داشت كه اولا ، در تميز كردن و ضد عفوني كردن انها از مواد اشتعال زا استفاده نشودو ثانيا ، در منطقه 25 سانتي متري از محل هايي كه احتمال نشت مواد بيهوشي قابل اشتعال وجود دارد ، مورد استفاده واقع نشود. اين ناحيه مشهور به Medical zone است .

 

پنست دو قطبي :

انواع گوناگوني ازپنست هاي Bipolar با شكل ها و ابعاد مختلف ، براي انعقاد بافت ها قابل استفاده است . به غير از انتهاي دو سر پنست ، بقيه نواحي از مواد عايق پوشيده شده است كه هنگام تماس با بافت ، به غير از نوك پنست ، در نواحي ديگر انعقاد رخ نمي دهد و همچنين ،باعث سوزش دست جراح هنگامي كه خروجي دو قطبي فعال مي شود ، نخواهد شد . در انتهاي پنست (محل اتصال با كابل ) رابط خروجي دو قطبي قرار دارد. نحوه ضد عفوني و استريل كردن كابل و پنست دو قطبي ، مشابه قلم تك قطبي است وتا دماي 134 درجه سانتيگراد قابل استريليزه كردن مي باشند.براي تميز كردن و ضدعفوني كردن ونگهداري پنست دو قطبي نكاتي كه در تميز كردن الكترودهاي تك قطبي ذكر شد بايستي رعايت شود خصوصا براي تميز كردن نوك پنست از اشياي سخت و زبري كه باعث از بين رفتن پوشش عايقي پنست مي شود اصلا استفاده نشود .از اعمال فشار زياد به پنست ويا باز كردن دو شاخه ي پنست از يكديگر اجتناب كنيد زيرا باعث خرابي پوششهاي عايق روي پنست مي شود.

از پيچيدن كابل دو قطبي به صورت محكم و با فشار اجتناب كنيد زيرا اين كار باعث تغيير شكل كابل در دراز مدت ميشود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ساعت: ۰۵:۲۱:۵۰ توسط:faezeh موضوع:

آنالايزرهاي بيوشيمي

 امروزه استفاده از دستگاه هاي اتوماتيك و روش هاي مربوط به آن براي رسيدن به كيفيت مورد نظر در سطح بالا ضروري است. به بيان ديگر، اتوماسيون براي تبديل يك آزمايشگاه كوچك به آزمايشگاه بزرگ و مدرن با كيفيت مطلوب، امري اجتناب ناپذير است. اين امر از سال 1950 با افزايش تقاضاي تست هاي متنوع آزمايشگاهي شروع شد. سپس با پيشرفت تكنيك ها و ابزارهاي مختلف، آزمايشگاه ها توانستند حجم كاري بيشتر و متنوع تري را در زمان كوتاه تر و بدون نياز به افزايش پرسنل به انجام برسانند. امروزه ‏FDA، اتوماسيون را استفاده از سيستم هاي مكانيكي كنترل شونده به وسيله كامپيوتر تعريف مي كند. ‏
   اتوآنالايزرهاي بيوشيمي با هدف بالا بردن سرعت پاسخ دهي، بهبود كيفيت نتايج، كاهش مصرف ‏reagents‏ و نيز كاهش تعداد پرسنل در آزمايشگاه ها كاربرد فراوان دارد. در اين قسمت مروري كلي بر تقسيم بندي اتوآنالايزرها و روش هاي مختلف اندازه گيري در آنها خواهيم داشت.

آنالايزرهاي بيوشيميايي دستگاه هايي هستند كه غلظت متابوليت ها، الكتروليت ها، پروتئين‌ها و داروها را در سرم، پلاسما، ادرار و مايع مغزي- نخاعي ‏‎(CSF)‎‏ و ساير مايعات بدن با دقت و صحت بالا اندازه گيري مي كنند.
   مزاياي به كارگيري اين سيستم ها در آزمايشگاه عبارتند از:
   1) افزايش سرعت و حجم كاري
   2) كاهش خطاهاي انساني
   3) افزايش دقت و صحت نتايج
   4) صرفه جويي در مصرف نمونه و معرف ها
   5) دقت در تكرار آزمايش (تكرار پذير بودن آزمايش)
   6) كاهش هزينه هاي جانبي و كاهش پرسنل در آزمايشگاه
  
تقسيم بندي اتوآنالايزرهاي بيوشيمي براساس روش قرائت تست ها
Batch Analyzer
در اين اتوآنالايزر قرائت به صورت تست به تست انجام شده و نتايج نيز به همين صورت نشان داده مي شود. سرعت قرائت تست ها در اين نوع آنالايزرها بين 40 الي 80 تست در ساعت است.

‏Multibatch Analyzer
در اين اتوآنالايزرها  قرائت در حالت عادي به صورت تست به تست انجام مي شود، ولي امكان تعريف اجراي چند تست مختلف براي يك نمونه و به صورت متوالي نيز وجود دارد كه در اين صورت بايد از قسمت اورژانس يا برنامه ‏Stat‏ دستگاه استفاده كرد. همچنين در اين اتوآنالايزرها دستيابي به نتايج به هردو صورت يعني تست به تست يا بيمار به بيمار امكان پذير است.‏
   سرعت اين اتوآنالايزرها معمولا بين 80 الي 240 تست در ساعت است.
‏Random Access Analyzer‏ ‏
‏      در اين اتوآنالايزرها مي توان در هر زمان و براي نمونه، تست مورد نظر را انتخاب و اجرا كرد. حال آنكه رعايت هيچ گونه ترتيبي اجباري نيست. سرعت اين اتوآنالايزرها بين 100 الي 600 تست در ساعت است.

قسمت هاي تشكيل دهنده اتوآنالايزر بيوشيمي
   هردستگاه اتوآنالايزر از دو قسمت مشخص سخت افزار و نرم افزار تشكيل شده است.‏
   قدرت، كارايي و سادگي كار با هر دستگاه اتوآنالايزر ارتباط تنگاتنگي با نرم افزار آن دارد. وظايف مهم ذيل از ويژگي هاي نرم افزار يك دستگاه اتوآنالايزر است:
   1) شناسايي نمونه ها،‏
‏   2) شناسايي تست هاي هر نمونه،
   3) شناسايي روش هاي بيوشيمي،
   4) تعريف تست ها و متدهاي مختلف،
   5) اجراي تست ها به روش هاي مختلف،
   6) نمايش نتايج به فرم هاي متنوع روي هر خروجي دلخواه،
   7) شناسايي خطاهاي به وجود آمده در دستگاه و اعلام اخطار به اپراتور به صورت اتوماتيك،
   8) شناسايي و رفع عيب اتوماتيك دستگاه و قطعات مختلف آن،
   9) قابليت كاليبراسيون و شناسايي معرف هاي مختلف،
   10) اجراي برنامه كنترل كيفيت،
   11) پردازش سيگنال ها، انتقال داده ها و كنترل ورودي و خروجي دستگاه،
   12) سخت افراز در يك دستگاه اتوآنالايزر به دو بخش اصلي و لوازم جانبي تقسيم مي شود.
   قسمت هاي اصلي سخت افزار يك دستگاه اتوآنالايزر شامل موارد زير است:
   1) ‏UPS‏ (سيستم تامين كننده ولتاژ و جريان مورد نياز ساير قسمت ها)،
   2) مدارات الكترونيكي و كامپيوتري شامل بوردهاي كنترل، ‏CPU,Main Board‏
   3) پمپ هاي الكترومكانيكي،
   4) انواع سرنگ و پيستون،
   5) شلنگ ها و تيوب ها،
   6) انواع موتورهاي آنالوگ و ديجيتال
   7) انواع شيرهاي الكترومغناطيسي،
   8) انواع سوزن ها،
   9) انواع ربات ها،
   قسمت فتومتريك شامل:
   1) لامپ، 2) فيلترهاي نوري، 3) محل نگهداري نمونه آماده قرائت، 4) دتكتتورو 5) مدار تبديل است.
   لوازم جانبي سخت افزاري در يك دستگاه اتوآنالايزر معمولا عبارتند از:
   1) صفحه كليد،‏
‏   2) نمايشگر،
   3) چاپگر،
   4) دستگاه باركد خوان.

روش هاي اندازه گيري
روش فتومتري
براي اندازه گيري به روش فتومتري به يك منبع نور، وسيله جدا كننده طيف مورد نظر و يك آشكار ساز نياز است.
هر دستگاه اتوآنالايزر از دو قسمت مشخص سخت افزار و نرم افزار تشكيل شده است. قدرت، كارايي و سادگي كار با هر دستگاه اتوآنالايزر ارتباط تنگاتنگي با نرم افزار آن دارد.‏
   منبع نور به كار رفته در دستگاه هاي آنالايزر مي تواند لامپ هاي تنگستن، هالوژن، كوارتر، دوتريوم، جيوه يا ليزر باشد. براي جداسازي طيف مورد نظر از فيلترهاي تداخلي نوري استفاده مي شود. اين فيلترها معمولا داراي پيك عبوري 30 تا 80 درصد پهناي باند 5 تا 15 درصد است.
   در اتوآنالايزرها اين فيلترهاي نوري در چرخ فيلتر ‏‎(Filter Wheel)‎‏ قرار داده شده اند و فيلتر مورد نظر در زمان مناسب توسط نرم افزاري سيستم در محل عبور نور قرار مي گيرد.

فتومتري انعكاسي
دراين روش نور منعكس شده اندازه گيري مي شود اجزاي اين سيستم همانند اجزاي سيستم فتومتري است و معمولا در اتوآنالايزرهايي كه از معرف هاي ‏‎(Reagents)‎‏ خشك استفاده مي كنند، به كار مي رود. فلوروسنس، ساطع شدن پرتوهاي الكترومغناطيسي حاصل از ماده اي است كه توسط يك منبع تشعشعي ديگر تحريك شده است. شدت نور ساطع شده (فلورسنت) رابطه مستقيم با غلظت ماده تحريك شده دارد.
‏  
   فلورومتري
در اتوماسيون و روش هاي سنجش ايمني كاربرد زيادي دارد. حساسيت آن هزار برابر بيشتر از روش هاي اسپكتروفتومتري است، اما تداخل زمينه اي ناشي از فلورسنس سرم مي تواند مشكل ساز باشد. هر چند اين مشكل را مي توان با انتخاب فيلترهاي مناسب براي جداسازي طيف مورد نظر و نيز با انتخاب رنگ فلورسنتي كه طيف تشعشعي آن از طيف مواد تداخلي متفاوت باشد، حل كرد.

 كدورت سنجي يا نفلومتري
 براي اندازه گيري كمي و كيفي رسوب حاصل از واكنش آنتي ژن آنتي بادي به كار مي رود.

‏   ISE
‏    تعداد زيادي از روش هاي الكتروشيميايي در اتوآنالايزرها به كار مي روند. كه رايج ترين آنها الكتروديون انتخابي يا ‏‎(ISE)‎‏ ‏Electrode‏ ‏Selective ‎‏ ‏Ion‏ است.

نگاهي به سيستم هاي اتوآنالايزر بيوشيمي آزمايشگاهي
خون و مايعات موجود در بدن داراي مواد مخصوصي هستند كه ماهيت آن ها اغلب متفاوت بوده و در غلظت هاي مشخصي براي ادامه حيات ضروري اند. اين مواد شامل: قندها، پروتئين ها، چربي ها، يون ها، آنزيم ها و هورمون ها و ... هستند و بررسي ماهيت، مقدار و اندازه گيري و عمل اين مواد در حيطه علم بيوشيمي است. هر يك از اين مواد در بدن داراي مقدار و رنج مشخصي است كه افزايش و يا كاهش آن موجب اختلالاتي مي شود. بعضي از اين مواد به مقدار بسيار كم تا حد چند صدم ميلي گرم در هر سي سي از سرم يافت مي شود و مقدار بعضي ديگر از اين مواد حتي به ميزان چند گرم در هر ميلي ليتر مي رسد.
   اندازه گيري قند، چربي، و آنزيم ها از طريق موادي انجام مي شود كه در برخورد با مواد فوق الذكر كمپلكس رنگي تشكيل مي دهد. اين مواد كه از اين پس آن ها را به عنوان معرف نام خواهيم برد از مواد آلي يا معدني تهيه مي شوند. روش كار بدين صورت است كه حجم مشخصي از سرم بيمار را با مقدار معيني از معرف يا معرف ها (بسته به نوع تست از يك تا چند معرف متفاوت) مجاور مي كنند. ماده مورد اندازه‌گيري در مجاورت معرف، كمپلكس رنگي ايجاد مي كند كه شدت و ضعف رنگ بستگي به مقدار ماده مورد نظر در آن حجم معين از سرم دارد. برخي از اين واكنش ها احتياج به زمان و دماي معيني براي انجام واكنش و به دست آمدن رنگ دلخواه دارد. سپس مقدار رنگ ايجاد شده در دستگاه هايي به نام رنگ سنج از طريق طول موج مشخصي كه رنگ مزبور در آن طول موج حداكثر جذب نوري را داراست اندازه گرفته مي شود. بدين ترتيب كه نور به كمپلكس تابانده مي شود كه مقداري از اين نور جذب مي شود و مقداري عبور مي كند. سپس نور عبور كرده در طرف ديگر دستگاه توسط سلول هاي حساس به نور اندازه گيري مي شود و بدين طريق مقدار جذب نور توسط كمپلكس اندازه گيري شده و با انجام محاسباتي، مقدار ماده مورد اندازه گيري در هر ميلي متر مكعب خون به دست مي آيد. با پيشرفت تكنولوژي دستگاه هايي طراحي و ساخته شده كه تمامي اعمال فوق را به طور اتوماتيك و برنامه ريزي شده در مدت زمان كمتري و در حجم بسيار بالايي انجام مي دهد.
   امروزه در آزمايشگاه هاي تشخيص طبي با توجه به حجم بالاي كار و دقت بالاي روش هاي اتوماتيك لزوم استفاده از اين دستگاه ها بيشتر احساس مي شود. اين دستگاه ها تحت نام عمومي اتوآنالايزر در مدل ها و سيستم هاي مختلفي به بازار عرضه شده اند.
آن چه در اين مطلب مي خوانيد، اجزاي سيستم هاي اتوآنالايزر از نوع سانتريفوژي را بررسي مي كند و به اتوآنالايزرهاي با سيستم دستي و سيستم اتوماتيك گسسته اشاره نمي كند.
حساسيت زياد دراندازه گيري اين دستگاه ها با توجه به مطالب زير الزامي است:
برخي از بيماران از قبيل افراد ديابتيك، بيماران قلبي، كليوي و ... با تغييرات جزيي در مواد خون خود اغلب حياتشان به خطر افتاده و چه بسا كه يك اندازه گيري صحيح قادر به نجات جان بيماران باشد.
اندازه گيري آنزيم هاي قلبي در بيماران قلبي و سكته ها، اندازه گيري مواد سمي از قبيل اوره كراتينين در بيماران كليوي، تست هاي كبدي در بيماران كبدي و قند در افراد ديابتي بسيار حساس و ضروري است.
حال با توجه به مطالب فوق لزوم دقت در طراحي سيستم هاي اتوآنالايزر بيش از پيش مطرح مي شود. اين سيستم ها با توجه به اختلافات و تفاوت هايشان اغلب در بعضي از اصول كلي مشتركند كه به شرح زير است:
اتوآنالايزرها در وهله اول داراي قسمت رايانه اي براي ثبت، انتقال و دريافت اطلاعات هستند كه از طريق آن متصدي دستگاه اطلاعات راجع به بيماران، نوع تست‌ها، كاليبراسيون پارامترها و ... را به دستگاه انتقال داده و از همان قسمت نتايج نهايي را دريافت مي كند.
سيستم داراي ظروفي براي ريختن نمونه هاي سرم بيماران، ظروفي براي معرف ها، بازوهاي متحركي براي انتقال نمونه و معرف ها به كووت هاي مخصوص براي انجام واكنش و تشكيل كمپلكس رنگي است. پس از تشكيل كمپلكس قسمت رنگ سنج دستگاه ميزان جذب نوري را اندازه گرفته و به قسمت رايانه اي انتقال مي دهد و در نهايت جواب هاي آماده، تحويل گرفته مي شود.
سيستم ها براي انجام هر تستي سوالاتي را به صورت اتوماتيك مطرح مي كنند و از طريق پاسخ اين سوالات پارامترهاي لازم براي محاسبه نتايج آزمايش را به دست مي‌آورند. اين پارامترها از روي بروشورهاي موجود در كيت هاي آزمايشگاهي توسط متصدي دستگاه و از طريق بردها به حافظه دستگاه منتقل مي شود و دستگاه براساس اين پارامترها برنامه ريزي و كنترل مي شود.
عليرغم حساسيت و دقت دستگاه ها، اين سيستم ها بايد در فواصل زماني معيني و با استفاده از سرم هاي معلوم تحت عنوان سرم كنترل كه مواد در آن ها قبلا اندازه گيري شده كنترل شوند. همچنين دستگاه ها داراي مراقبت هاي ويژه از قبيل شستشوها و ... هستند كه بايستي براساس كتابچه اپراتوري عمل كرد.
عليرغم مشتركات سيستم ها، در جزييات معمولاً متفاوت عمل مي كنند. جزيياتي از قبيل: نحوه ثبت و انتقال اطلاعات، نحوه عملكرد بازوهاي متحرك و پمپ كردن مواد، شيوه مخلوط كردن معرف ها و سرم، نوع عملكرد رنگ سنج و جواب دهي.

اجزا و عملكرد اتوآنالايزر
به طور معمول يك اتوآنالايزر يك سر چرخان (روتور) دارد كه روي حلقه بيروني آن، جايگاه هاي نمونه قرار دارند.
اين سر روتوري شبيه به روتور در سانتريفوژهاست. در حلقه داخلي روتور، جايگاه‌ها يا چاه هاي كوچكي ‏‎(Wells)‎‏ معرف قرار دارند، يك منبع نور و يك فوتودتكتور (آشكارساز نوري) هم بخش هاي مربوط به اندازه گيري سيستم را تشكيل مي دهند. نمونه و معرف با مكانيزم هاي جداگانه پي پتي، به صورت اتوماتيك درون محفظه هاي مربوط به خود در روي روتور ريخته مي شوند. محفظه ها با مرزهاي شعاعي از هم تفكيك شده اند. در يك سيستم نمونه 30 محفظه روي روتور وجود دارد. روتور با سرعت متوسط ‏rpm‏ 500 (500 دور در دقيقه) مي چرخد و نيروي سانتريفوژي حاصل، معرف ها را به يك محفظه يا چاه خارجي مي راند كه در آن عمل مخلوط شدن انجام مي شود (شكل هاي 1 و 2 را ببينيد). وقتي نمونه و معرف ها مخلوط شدند، واكنش بين آن ها آغاز مي شود. در اين حالت دستگاه اجازه مي دهد تا واكنش در دماي خاصي (به عنوان مثال 37 درجه) و در مدت زمان معيني كه براي هر تست متفاوت است انجام شود و رنگ نهايي تست ها در كووت ها ايجاد شود. سپس نور از منبع نور ثابت به كووت مي تابد و با عبور از آن به آشكارساز مي رسد، در آشكار ساز ميزان جذب نور اندازه گيري مي شود. براي هر كووت تعدادي اندازه گيري هاي متوالي انجام مي شود و متوسط نتايج در نظر گرفته مي شود.
در مدل هاي قديمي تر، در هر محفظه تنها يك نوع تست انجام مي شود. در سيستم هاي مدرن تر، با افزودن گردونه فيلتري كه توسط ميكروپروسسور كنترل مي‌شود. و با بهره گيري از سيستم مديريت داده ها و سيستم پيچيده جابجايي نمونه و معرف اين امكان به وجود آمده است كه پارامترهاي لازم براي تست هاي مختلف و تعيين زمان واكنش فيلترنوري با طول موج مناسب و نحوه محاسبات پس از خواندن شدت جذب نوري براي هر محفظه برنامه ريزي شود.
بعضي از دستگاه ها آزمايشات را به صورت انتخابي انجام مي دهند. يعني اين كه ابتدا كليه تست هاي مربوط به يك بيمار را انجام داده و سپس به سراغ نمونه بيمار بعدي مي روند كه به آن ‏batch Analyse‏ مي گويند. برخي دستگاه ها تست هاي هر نمونه را مرتب كرده و عمل مي كنند يعني اين كه مثلا ابتدا تمامي قندها را كار كرده و سپس به سراغ تمامي اوره ها و ... رفته و تست ها را به صورت تك تك جوابدهي مي كنند كه به آن ‏Random Access‏ مي گويند.
بعضي از سيستم ها احتياج به كاليبراسيون روزانه داشته و برخي ديگر نياز ندارند.
با توجه به تفاسير فوق در ادامه بحث به بررسي چند نمونه از سيستم هاي اتوآنالايزر، قسمت هاي مختلف آن ها و نحوه كار با آن ها خواهيم پرداخت.

   برخي مشخصات يك اتوآنالايزر مناسب
‏   1) قدرت برنامه ريزي براي تست هاي متنوع تر و بيشتر.
   2) عدم نياز به مرتب كردن تست هاي هر نمونه جهت آزمايش
   3) سرعت بالاي انجام تست ها
   4) مصرف حداقل كاليبراتور براي كاليبراسيون دستگاه
   5) نداشتن فاضلاب مزاحم ناشي از شستشوي سيستم
   6) مصرف كمتر معرف و مواد مصرفي ديگر
   7) مصرف كمتر نمونه سرم
   8) قابل استفاده با انواع معرف هاي خارجي يا توليد داخل
   9) قابل كار در هر دو حالت ‏RandomAccess, batch‏ در ادامه به توضيح كامل يك سيستم نمونه مي پردازيم.
   اين دستگاه شامل چند قسمت اصلي است:
   1- سيني معرف يا ‏Ragent Tray‏ كه داراي تعداد ظرف با گنجايش حدود            ‏cc‏25 براي معرف ها است.
   2- سيني نمونه يا ‏Sample Tray‏ كه سرم بيماران در داخل ظرف هاي كوچكي به نام ‏cup‏ ريخته است.
   3- پمپ معرف كه داراي يك سرنگ شيشه اي براي برداشت معرف ها از سيني مربوطه مي باشد.
   4- مكنده معرف، كه توسط بازوي مكنده كه متحرك است به داخل ظروف رفته و حجم معيني از معرف را برداشت مي كند.
   5- پمپ نمونه كه توسط سرنگ شيشه اي حجم مورد نظر از نمونه را از داخل كاپ‌ها پمپ كرده و برداشت مي كند.
   6- مكنده نمونه كه توسط بازوي مكنده و متحرك داخل كاپ هاي حاوي نمونه رفته و حجم لازم از سرم را برداشت مي كند.
   7- سيني واكنش كه شامل صد كووت واكنش است. در اين كووت ها معرف و نمونه آن ها توسط حركت دوراني مخلوط شده و پس از زمان معين رنگ ايجاد مي‌شود.
   8- رنگ سنج، كه در اين قسمت به كووت ها نوري با طول موج مشخص تابانده مي شود و سپس توسط دتكتور حساس به نور ميزان جذب نوري محلول كووت اندازه‌گيري مي شود.
   9- پمپ هوا، با فشار هوا باعث برداشت محلول ها مي شود.
   10- پنكه ها، تبادل كننده حرارت داخل دستگاه با محيط بيرون هستند.
   11- قسمت رايانه اي دستگاه كه شامل بردها، نرم افزار است و وظيفه كنترل دستگاه، دريافت و انتقال اطلاعات و جواب دهي را بر عهده دارد. داراي چاپگرهاي مخصوص هم است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ساعت: ۰۵:۴۰:۴۸ توسط:faezeh موضوع: